مکتوب ها ی مبهم !

تعیین رشته کردم رفت !
خیلی راحت، خیلی راحت آیندهامون رقم می خوره ، با شانس و احتمالایی که هیچ ربطی به اراده ما نداره، همه می گفتن: تک رشته ای نباش ، شاید بعضی دانشگاه ها رو از دست بدی!
مامانم می گه: تو ارزش بیشتر از ایناست اما وقتی ناراحته می گه: حقت بود ، تو خیلی پر رویی ، همین جوریش نه نماز می خونی نه...(!) اگه رتبت خوب می شد دیگه خدا رو بنده نبودی!
بابام می گه ،  نه بابام هیچی نمی گه چون اگه سرکوفتی نداشته باشه هیچ وقت از آدم تعریف نمی کنه ولی قمپزشو پیش ملت در می کنه چون تا هفت پشتش هیچ کس دیپلمم نداره !
مامانم نارحته چون دختر خالم شده بود ۱۷۰۰ من شدم ۱۹۰۰!
من برای کی زندگی می کنم!
مامانم برای کی زندگی می کنه!
ماها برای کی و چی زندگی می کنیم!

اولا
من بابام رو دوست دارم!
دوما
هرکی نخواد نماز بخونه بهش نمی گن: لجباز!
سوما
من شاید زیاده روی کرده باشم ولی ناراحتم کردید!
چهارما
دلم نمی خواد خودتون رو معرفی نکنید !
نظرات 7 + ارسال نظر
روزنه جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 04:32 ب.ظ

یه جورایی همدردیم.تو همون نماز و رتبه و.... ای ای ای.

بی نام یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:22 ب.ظ

نماز برای مسلمون معنی داره !!!
به مامانت بگو که ...
مطمئن باش باباتم ازت نفرت نداره و سرکوفتت نمی زنه بلکه دلش یه مسلمون می خواد ...نه ... یه آدم
اگر مسلمون نیستی
آزاده باش و منطق عمل کن نه اینکه لجبازی کنی !!!!

فکر کنم سو تفاهم شده!

غلامرضا همدانی دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:18 ق.ظ http://www.hajatrava.persianblog.com

سلام . ماکه کار از کارمون گذشته ولی امیدوارم شما رشته خوبی قبول شی . ببین اگه می خوای یه کم بی خیال دنیا شی باید بری شهرستان برای درس خووندن . خداییش آدمت می کنه . هم آدم هم انسان اگه خوب باشی مسلمون هم می شی . یا حق

آوای من دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:26 ب.ظ http://avayeman.blogsky.com

رتبه‌ات خوب شده!
اگخ یه بی‌نماز رتبه ۱ هم بشه اصلا بعید نیست. سنت املا که یادته؟؟

بی نام پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:41 ب.ظ

اگر ناراحتت کردم
معذرت می خوام !!!
اگر اسم منو می خوای اسمم ابوذز و شهرتم حاجی
یا حق

از ۲۰ پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:12 ب.ظ

منو میشناسی. اما مجبور شدم اینطوری معرفی کنم که ابوذرها نشناسن. اگه من جای تو بودم از دست ابوذر عزیز فرار می کردم می رفتم یه خونه دیگه و این طرف ها هم دیگه پیدام نمی شد. آدرس هم به غریبه نمی دادم. بگذریم.
چه قدر سخت می گیری بابا. خیال کردی کجایی؟؟؟ مگه چه قدر قراره زندگی کنیم که همه اش رو صرف فکر کردن کنیم! سریع یه راه پیدا کن بگیر برو تهش. تا کی می خوای با خودت سر انتخاب راه لجبازی کنی؟؟؟ زندگی خیلی راحته. خیلی هم پر معنا. زبونشو یاد بگیر حرفشو گوش کن. به همین راحتی. یا علی باش.

شادی یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ق.ظ

.........me tooooooooooooooo

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد