قناری پرید!

آخرین قناریشو گرفت تو دستش !
با اون لبای کلفتش بوسش کرد.
قناری رو پر داد
وقتی قناری به ایوان طبقه بالا رسیده بود دیگر صاحبی نداشت
نظرات 8 + ارسال نظر
ستاره جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:23 ب.ظ http://3tarebaroon.blogsky.com

خوب حالا این یعنی چی انوقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلمان عبداللهی شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 03:07 ب.ظ http://shahidan.persianblog.com

سلام آقا بهزاد. مبارک باشه. هم نوروز و هم این قالب و مطلبی که بعد از مدت ها نوشتی.

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد *** و چه خوشتر آن که مرغی ز قفس رهیده باشد ...

ببخشید اگه بی ربط بود. یا علیش

آوای من شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:43 ب.ظ http://avayeman.blogsky.com

مفیدیا؟؟ خواهش میکنم بفرمایند! باعث سرافرازی است!

باران شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 08:00 ب.ظ http://baroonsobhdam.blogsky.com

کاش منم میتونستم اونجوری باشم...

معلم راهنما شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 09:00 ب.ظ http://moallemrahnama.persianblog.com

مطلبت رو خوندم.
از این جور نوشتنت هم خوشم میاد. نمی دونم چرا.
اصلا به نظر تو دلیل می خواد؟
اگه میخواد به نظرت چرا؟

مهدی یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 02:25 ق.ظ http://www.gharibaneh.blogsky.com

سلام مرسی که منو فراموش نکردی سال نو هم مبارک

پیر هرات یکشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 06:16 ب.ظ http://pire-harat.blogsky.com

قناری دیگه آزاد بود ولی ...
صاحب قناری هر روز با نگاه کردن به قفس خالی اون که تو حیاط آویزون بود همیشه به یادش بود ...

بهت لینک دادم
یا حق

سلمان دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 11:38 ب.ظ http://shahidan.persianblog.com

سلام. بابا تو آخرشی! حالا از این دوستمون آدرس و شماره گرفتی که !! همین روزا یه جلسه هست تو روایت. اگه خارج وقت مدرسه بود پایه ای؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد