این آقا بهزاد ما دلش می خواد دنیا رو عوض کنه !
یکی نیست بهش بگه پسرم من نکن این کارا رو! بهزاد حتی یه دوست هم نداره ! بهزاد خیلی تنهاست دور و بریاش به خونش تشنن !؟
این بهزاد ما خیلی دوست داره !ولی اصلا دوست نداره !
بهزاد دیگه هیچی نمی نویسه ! درست یا غلط می خواد به خودش برسه غرق شه تو این زندگی کثیف!
درس بخونه! احمقانه مهندس بشه! یه زن خانوم بگیره از اون خانواده دارها!
نمی دونه کارش درسته یا نه ولی بهزادم داره مثل بقیه ادم ها می شه یک کلیشه احمقانه و بزرگ ! یا بهتر بگیم یک گناه بزرگ!
بدرود
بهزادی بود و رفت!
تو یک کلشیه احمقانه و بزرگ بودی....لازم نیست شده باشی ..........هه هه P:
پ.ن.از همه طرفدارهای ارباب حلقه ها دعوت میکنم یه سری به اینجا بزنن : http://groups.yahoo.com/group/persia_middle-earth/
این بهزاد در چه زمینه ای می نویسه که نیاز به همکار داره؟!؟!
..پسر گل ...اگه جازدی که باید تصمیمت رو عوض کنی ولی اگه از رو انفعال نیست ....ای بدم نیست
تو می تونی...
بهزاد جان ... انقدر نا امید نباش ... بی خیال جبر زمونه شو ... خودت باش ...
بابا تازه داشتیم رفیق می شدیم