جبر زمونه!

این آقا بهزاد ما دلش می خواد دنیا رو عوض کنه !
یکی نیست بهش بگه پسرم من نکن این کارا رو! بهزاد حتی یه دوست هم نداره ! بهزاد خیلی تنهاست دور و بریاش به خونش تشنن !؟
این بهزاد ما خیلی دوست داره !ولی اصلا دوست نداره !
بهزاد دیگه هیچی نمی نویسه ! درست یا غلط می خواد به خودش برسه غرق شه تو این زندگی کثیف!
درس بخونه! احمقانه مهندس بشه! یه زن خانوم بگیره از اون خانواده دارها!
نمی دونه کارش درسته یا نه ولی بهزادم داره مثل بقیه ادم ها می شه یک کلیشه احمقانه و بزرگ ! یا بهتر بگیم یک گناه بزرگ!
بدرود
بهزادی بود و رفت!
نظرات 6 + ارسال نظر
محسن جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:07 ق.ظ

تو یک کلشیه احمقانه و بزرگ بودی....لازم نیست شده باشی ..........هه هه P:
پ.ن.از همه طرفدارهای ارباب حلقه ها دعوت میکنم یه سری به اینجا بزنن : http://groups.yahoo.com/group/persia_middle-earth/

آبنوس هچل۷ جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:58 ق.ظ http://santimantal.persianblog.com

این بهزاد در چه زمینه ای می نویسه که نیاز به همکار داره؟!؟!

روبی دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:16 ب.ظ http://roobipire.blogspot.com

..پسر گل ...اگه جازدی که باید تصمیمت رو عوض کنی ولی اگه از رو انفعال نیست ....ای بدم نیست

گلی جون سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 01:33 ب.ظ http://girl.blogsky.com

تو می تونی...

!!! زنگوله سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:22 ب.ظ http://zangooole.persianblog.com

بهزاد جان ... انقدر نا امید نباش ... بی خیال جبر زمونه شو ... خودت باش ...

مهدی سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 10:59 ب.ظ http://www.gharibaneh.blogsky.com

بابا تازه داشتیم رفیق می شدیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد