روز اول در جزیره موریس

آشناهایی که جلومون سبز شدن!
دکتر دانش قائم مقام وزیر و رئیس مدرسه هاگوارد
آقای دکتر آقا افشار مشهد مشهد شما اینجا! در هر صورت با رفقا خوش بگذره فکر نمی کردم ...
دختر خاله فری و خانواده
بعد از ۵ سال چشممون به جمال دختر خاله و شوهرش روشن شد هر کدوم دو برابر شدند (ما که بد خواه نیستیم!بزار بشن)
اما نمی دونم چرا به غیر از یه چشمش که همیشه معلوم بود بقیه جاهاشم معلوم بود بابام وقتی دیدشون هزار تا رنگ عوض کرد ! مردشور این بزرگترا رو ببرن که باید اتفاقی فک و فامیلا رو ببنیم!
و اما بعد
اینجا فرقی با سید اسمال خودمون نداره فقط یه کم جوات تره ! بعد از ظهر قرعه کشی بود یه آقایی که خیلی استعداد جواتی یساری شدن داشت۲ ساعت نازی جون خوند بعدشم از توی هزار تا برگه یه دونه رو در آوردند و بهش صدهزار ریال وجه خیلی با کلاس ایران رو دادند!
بعدشم دور از چشم معلم ها اولیای محترم و فامیل متجدد و ... رفتم یه شلوار دور از جون لی خریدم و چپوندم ته ساک ؟ خدا کنه لو نره!
برای فردا شب بلیط سینما گرفتم ! تهران که گیرمون نیومد حداقل اینجا بریم فیلمارو ببنیم ؟! مارمولک تموم شده بود  ملاقات با طوطی(داود نژاد) رو گرفتم البته همراه با خانواده تا یه موقع به گناه نیفتیم!
بهزاد
نظرات 3 + ارسال نظر
علی دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:42 ب.ظ http://tactaz.blogsky.com

سلام وبلاگ زیبایی داری به من هم سر بزن

بهار دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:58 ب.ظ http://khaatoon.blogsky.com

غروب دریا رو از دست ندین.

ناز خانوم سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

خوش اومدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد